دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات گفت: اشکال اساسی در ساختار حقوقی ما نیست. البته اصلاحاتی لازم هست که باید در قانون اساسی انجام شود. اشکال اساسی، در ساختار حقیقی ماست که بالاخره کار دستمان داد و باید خیلی زود بتوانیم آن را اصلاح کرده و شرایط را مدیریت کنیم.
علی صوفی دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، با توجه به جنگ دوازده روزه درباره لزوم تغییر رویکرد و رویه در راهبرد برخی از بخش‌های حاکمیت گفت: رویکردهای غلط کار دست ما می‌دهد. سال‌ها برخی خطر اصلی و دشمن اصلی خود را مردم دیدند و سال‌هاست که این در رفتار بخشی از صاحبان قدرت دیده می‌شود. در مواردی حق حاکمیتِ مردم بر سرنوشت‌شان از طریق انتخابات با برخی سخت‌گیری‌ها در حوزه نظارت استصوابی نقض شد.
وی ادامه داد: این موضوع در جای‌جای قانون اساسی تصریح شده و امام هم اهتمام تمام داشتند که میزان رأی ملت باشد، این حرف شعاری نبود و هر جا صاحبان قدرت و نفوذ می‌آمدند دخالت کنند، امام با آن‌ها برخورد می‌کردند و تلاش این بود که حاکمیت، حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان باشد. شما می‌دانید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری اخیر، مشارکت مردم به هشت درصد رسیده بود. یعنی کاملاً نشان می‌داد که اکثریت مردم از این وضعی که هست ناراحتند و با صندوق رأی هم قهر کردند و مشارکت نمی‌کنند ولی برخی به راه خود ادامه دادند.
صوفی تصریح کرد: در سال‌های اخیر همچنین شایسته‌سالاری از سوی جریانی نفی شد و در نتیجه یک بحران مدیریتی در کشور حاصل شد و افرادی که در مدیریت ناتوان بودند، جریانی با نفوذ و رانت قوا را در اختیار گرفتند که مهم‌ترینش مجلس بود و همین باعث شد که خیلی‌ها بگویند قوه مقننه اساساً دیگر نماینده مردم نیست و این تصور ایجاد شد که فقط کسانی به مجلس راه می‌یابند که مورد توجه و تأیید کانون‌های قدرت باشند.
وی ادامه داد: تبعات سومی که رویه سال‌های اخیر داشت این بود که دشمنان را به تنش‌آفرینی در کشور و فروپاشی در کشور امیدوار کرد و به ویژه اینکه آن‌ها آمدند تحریم‌هایی را وضع کردند و هدفشان از این تحریم‌ها این بود که مردم را به ستوه بیاورند و مردم علیه حاکمیت اقدام کنند و نهایتاً ناامیدی مردم را در دستور کار داشتند که این رویه را به ویژه در میان جوانان با فرار جوانان از کشور و تهی شدن کشور از منابع انسانی ارزنده و باهوش دنبال کردند.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: آخرین موضوع هم این بود که در این مدت دشمن توانست در بخشی از ارکان قدرت، نفوذ کند و آنقدر نفوذ بالا رفت که از منظر من الان جایی را نمی‌شود متصور بود و با قطعیت گفت که در آن نفوذ بیگانه نباشد. نمونه‌اش هم در همین حمله نظامی دوازده روزه دیدیم که چطور دقیق توانستند درباره فرماندهان اطلاعات بگیرند و عمل کنند. پیش از این هم ما دیدیم فرمانده و رهبر حماس در ایران ترور شد و اینطور که گفته شد ترور ایشان هم از طریق همین نفوذی‌ها انجام شد.
صوفی تصریح کرد: در این مدت هر چه دلسوزان نظام گفتند تأثیر چندانی نداشت و هنوز کسی نمی‌تواند به برخی تندروهای حاضر در قدرت بگوید بالای چشم شما ابروست.
وی ادامه داد: اینها تبعاتی بود که متأسفانه این غفلت داشت وقتی که تمام نیروهای مسلح و اطلاعاتی ما درگیر بعضی از مسائل ابتدایی مانند مسئله حجاب و سگ‌گردانی بودند، وظیفه ذاتی‌شان به حاشیه رفت و دشمن از این غفلت کاملاً استفاده کرد.
این فعال سیاسی اصللاح‌طلب در پاسخ به این سؤال که با توجه به اتفاقات رخ داده در جنگ 12 روزه چقدر نیاز است که ابعاد و عمق نفوذ و موضوع جاسوسی بررسی شود، گفت: در ساختار حقوقی‌مان آنچنان مشکلی وجود ندارد که باعث بروز چنین ضعف‌هایی در مدیریت شود. در ساختار حقیقی‌مان است که مشکل داریم و همان‌طور که عرض کردم، ساختار حقیقی ما سیستمی و بر اساس شایسته‌سالاری، علمی و حساب‌شده نیست، آثار این موضوعات فوری ظاهر نمی‌شود. به طور مثال آقای رئیسی که دچار سانحه هوایی شد. بر اساس چه ضعف عملکردی بود؟ وقتی این همه در معرض تهدید هستیم باید خیلی جدی‌تر از همه سازمان‌های اطلاعاتی به مسائل امنیتی و امنیت ملی بها می‌دادیم.
وی ادامه داد: خیلی از چیزها را به بهانه‌های واهی رها کردیم و این ساختار حقیقی است که یک چنین مشکلاتی را به وجود آورده است. ما قبلاً هم هشت سال جنگ کردیم، اما چنین اتفاقاتی در این ابعاد برای ما نیفتاد، منافقین ترورهای زیادی کردند اما به هر حال توانستیم اوضاع را کنترل کنیم. مثلاً وقتی یکی دو هواپیما ربوده شد، ما بلافاصله فهمیدیم که نقطه ضعف کجاست و دیگر اجازه ندادیم که هواپیماربایی صورت بگیرد و خیلی محکم عمل کردیم از طرف دیگر در آن زمان این فسادها هم نبود.
صوفی تصریح کرد: در همین ساختار حقوقی آقای خاتمی توانست هشت سال کشور را به بهترین وجه اداره کند. پس اشکال اساسی در ساختار حقوقی ما نیست. البته اصلاحاتی لازم هست که باید در قانون اساسی انجام شود. اشکال اساسی، در ساختار حقیقی ماست که بالاخره کار دستمان داد و باید خیلی زود بتوانیم آن را اصلاح کرده و شرایط را مدیریت کنیم.
تحلیل خبر
تندروها؛ پرچمدار جنگ در همه کشورها
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
در هر کشوری گروه‌های تندرو وجود دارند و معمولاً سعی می‌کنند بیشترین نقش را در تعیین سرنوشت کشورشان داشته باشند. این گروه‌های تندرو، هم در اسرائیل هستند، هم در آمریکا، هم در ایران و همچنین در کشورهای دیگر. عموماً ویژگی مشترک همه اینان، جنگ طلبی و برخوردهای خشن و تند با مخالفان فکری و سیاسی‌شان در درون و بیرون کشورهایشان است.
کسانی که کشورها را به سوی جنگ و خونریزی سوق می‌دهند همین گروه‌ها هستند و جالب اینجاست که خودشان سعی می‌کنند از جنگ، آسیب نبینند و برای آن هزینه نمی‌کنند و هرچه هزینه و خسارت است به مردم کشورشان و کشورهای دیگر تحمیل می کنند.
در همین جنگ 12 روزه ببینید گروه‌های تندرو در
اسرائیل - آمریکا و ایران چه هزینه‌ای دادند؟! آیا خودشان و خانواده‌هایشان کشته شدند؟ خانه‌هایشان ویران شد؟ آواره شدند؟ یا «مردم» آسیب دیدند، مجروح و مصدوم شدند، کشته شدند، منازل و محل کسب و کارشان روی سرشان خراب شد و خانه بدوش شدند؟!
کسانی که شعارهای تند می‌دهند و می‌خواهند افلاک را تسخیر کنند و خود را قهرمان و فاتح میدان می‌دانند تا پای نابودی کشور و ملت‌شان ایستاده‌اند! اینها معمولاً از واقعیت زندگی مردم بریده‌اند و چون شکم خودشان سیر است و کمبودی ندارند نسبت به دردهای خیل گرسنگان و نیازمندان بی‌توجه و بی‌خبرند.
گرچه اینها تعداد اندک و کمی در هر کشورند ولی سر و صدا و قیل و قال‌شان به شدت بلند است و اساساً زندگی و منافع‌شان در همین جنجال‌آفرینی و تنش‌زایی تأمین می‌شود.
اینها در جایی که آرامش، آسایش و عقلانیت حاکم باشد، می‌میرند. لذا همیشه سعی می کنند که با دشمن آفرینی در داخل و خارج کشورشان، جامعه را مشغول کرده و راه را بر دانایی و خِرَد ببندند و کاری کنند که خردمندان جرات اظهارنظر و نقادی نداشته باشند.
مگر همین جنگ 12 روزه، دست پخت گروه‌های تندرو در اسرائیل، آمریکا و ایران نبود؟ اگر در آینده مجدداً جنگی رخ دهد دوباره آتش‌افروز میدان، همین تندروها خواهند بود. اصولاً ریشه همه جنگ‌ها در طول تاریخ گروه‌های تندرو و افراطی کشورها بوده است.