معاون رئیسجمهور افزود: اگر منابع ارزی در کشور متعلق به هر نهادی در کشور است باید مدیریت کلان آن دست بانک مرکزی باشد و بتواند این منابع را در جریان اقتصادی کشور قرار دهد؛ معنی ندارد یک شهرداری یا شرکتی منابع ارزی را به این بهانه که متعلق به خودش است در خارج از کشور فریز کند و بانک مرکزی نتواند آن را برای واردات مواد اولیه تولید یا ماشین آلات تولید به جریان بیندازد.
رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: مدیریت کلان منابع ارزی کشور باید در دست بانک مرکزی باشد تا بتواند این منابه را در جریان اقتصادی کشور قرار دهد.
به گزارش ایرنا، سید حمید پورمحمدی در همایش سیاستهای پولی و بانکی اظهار کرد: نه به عنوان کسی که خود را عضو خانواده بانکی میداند بلکه به عنوان رئیس سازمان برنامه که بعضاً تعارضاتی با بانک مرکزی دارد معتقدم که باید جایگاه بانک مرکزی تقویت شود اگر تقابل بین بانک مرکزی و سازمان برنامه پیش بیاید همه باید سمت بانک مرکزی را بگیرند چون اگر بانک مرکزی دچار اختلال شود معیشت آحاد جامعه دچار مشکل میشود و جایگاه آن را مقدم بر سازمان برنامه می دانم.
عضو هیئت عالی بانک مرکزی گفت: اگر بانک مرکزی قرار است مقتدر و شجاع باشد شجاعت در عمل نتیجه بصیرت در نظر است و باید نسبت به همه داراییهای ارزی کشور بصیر باشد نباید هیچ ارزی از ایران در هیچ جای دنیا و داخل باشد که بانک مرکزی از آن بیخبر باشد؛ اگر متعلق به دولت است، اگر متعلق به صندوق توسعه ملی یا حتی بخش مرکزیِ متعهد به بازگشت است باشد، باید در دید بانک مرکزی باشد و این بانک اطلس داراییهای خارجی کشور را داشته باشد و اگر این اطلس مبهم باشد داراییهای ارزی بانک مرکزی دچار اختلال میشود.
رئیس سازمان برنامه و بودجه تصریح کرد: جریان خروج سرمایه از داخل به خارج به شدت رو به فزونی است و صادرکننده ارز حاصل از صادرات را بازنمیگرداند و برای این کار به انواع راهکارها اقدام میکند. منافذ خروجی باید شناسایی شود و جلوی آن گرفته شود.
معاون رئیسجمهور افزود: اگر منابع ارزی در کشور متعلق به هر نهادی در کشور است باید مدیریت کلان آن دست بانک مرکزی باشد و بتواند این منابع را در جریان اقتصادی کشور قرار دهد؛ معنی ندارد یک شهرداری یا شرکتی منابع ارزی را به این بهانه که متعلق به خودش است در خارج از کشور فریز کند و بانک مرکزی نتواند آن را برای واردات مواد اولیه تولید یا ماشین آلات تولید به جریان بیندازد.
وی با بیان اینکه متاسفانه نمونههایی از این موارد در کشور داشتهایم، افزود: فقط ارز نیست بلکه سایر داراییها هم هست؛ اینکه در کشوری ملک یا سهام برای یک نهادی باشد باید به بانک مرکزی داده شود.
پورمحمدی گفت: صادرکنندهای کالای کشور را که با انواع یارانهها تولید میشود، صادر میکند ولی ارز آن را وارد نمیکند یا آن را تبدیل به کارتهای بازرگانی متعدد و خرد میکند تا شناسایی نشود یا منافذ دیگر که باید شناسایی و روشن شوند.
وی با اشاره به دیداری که با رئیس قوه قضاییه داشت، اظهار داشت: ایشان گفت هر جایی که احساس کنیم برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد شود بلافاصله ورود میکنیم.
وی با اشاره به گلایه نظام بانکی درخصوص تکالیف بانکی قرضالحسنه گفت: این تسهیلات دو مورد هست یکی تسهیلات ازدواج و فرزندآوری با نرخ ۴ درصد است و دیگری مسکن روستایی است که مابهالتفاوت نرخ ۴ تا ۲۳ درصد را سازمان برنامه باید یارانه بدهد در حالی که نرخ واقعی ۳۰ درصد است و ما ۲۶ درصد یارانه میدهیم بعد هم که به خانوادههای روستایی مراجعه میکنیم همچنان فقیر هستند؛ محاسبه کردیم اگر کل جهیزیه فقرا را مجانی بدهیم و مسکن را رایگان بسازیم ارزانتر از آن تسهیلات ۴ درصدی درمیآید.
پورمحمدی گفت: الان اگر برویم با ۱۰ تولیدکننده داخلی لوازمخانگی صحبت کنیم که وام ارزان قیمت را به آنها بدهیم و به جای آن جهیزیه را رایگان به فقرا بدهند، ارزانتر خارج میشود؛ در مسکن هم همینطور است به جای این آییننامهها برویم ببینیم مردم چه میخواهند.
تحلیل خبر
چرا سرمایههای کشور در حال فرار به خارج است؟
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
مهمترین وظیفه مسئولان کشور، فراهم کردن زمینه مناسب و مساعدی است که صاحبان سرمایه را به این نتیجه برساند که «سرمایهگذاری در کشور» بهتر و سودمندتر از «سرمایهگذاری در خارج از کشور» است. نه فقط وزارتخانههای اقتصادی بلکه کلیه ارکان نظام، چه اجرایی، چه قضایی، چه تقنینی، چه نظامی و ... باید با فراهم آوردن فضای آرام و مطمئن و قابل اعتماد، سرمایهگذاران و صاحبان کسب و کار را تشویق و ترغیب به سرمایهگذاری در داخل کشور کنند. یعنی هم باید همه قوانین مجلس و قوه قضاییه و هم خط مشی قوه مجریه و موضعگیریها و سخنان مدیران و رهبران بالادستی، طوری باشد که این «فضای امن سرمایهگذاری» را بوجود آورند.
متاسفانه اوضاع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اداری کشور به گونهای است که کاملاً برعکس است و هیچ سرمایهگذار و کارآفرینی نمیداند که فردا چه شرایط اقتصادی بر کشور حاکم خواهد بود، این خیلی بد است و فراری دهنده سرمایه به سمت خارج.
کسی که همه هستی و دارایی و سرمایهاش را صرف تاسیس یک مرکز اقتصادی میکند هر روز دغدغه دارد که فردا چه پیش خواهد آمد! آیا مواد اولیه تولید، کمیاب و نایاب نمیشود؟ آیا قیمت آنها افزایش نمییابد؟ آیا کارخانهاش تعطیل یا نیمه تعطیل نمیشود؟ و نهایتاً آیا ورشکسته نمیشود و به زندان نمیافتد؟ و از حیات و زندگی ساقط نمیشود؟
در این شرایط چه توقعی داریم که سرمایهگذاران با خیال راحت سرمایهگذاری کنند و سرمایه خود را به خارج نفرستند؟
این تازه وضعیت نابسامان صاحبان سرمایه ایرانی در داخل کشور است، قطعاً سرمایهداران کشورهای دیگر که میخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند توقعات بسیاری بیشتری دارند و شرایط بسیار بهتر، مطمئنتر، امنتر و جذابتر را برای سرمایهگذاری خود میطلبند. ما چقدر توانستهایم چنین شرایط و زمینه مطلوبی را برای سرمایهگذاران وطنی و بیگانه فراهم کنیم؟ گاهی یک مسئول رده بالایی با یک سخنرانی، همه چیز را در هم میریزد و بلافاصله بازخورد آن، التهاب در بازار مالی و سرمایه ایجاد میکند. حال انتظار دارید سرمایهگذاران و تولیدکنندگان در این شرایط چه عکسالعملی نشان دهند؟