یک تحلیلگر روابط بینالملل و کارشناس مسائل هستهای گفت: تهدیدها و تحریمها نباید ما را به این نتیجه برساند که مذاکرات به بنبست رسیده یا فرو خواهد پاشید. از نظر من، مذاکره از سوی مقامات ایرانی یک اصل است، زیرا هدف آن پیگیری راهحل دیپلماتیک برای پایاندادن به تحریمهای ناعادلانهای است که علیه ملت ایران اعمال شده است.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، تنشهای لفظی میان ایران و ایالات متحده پس از سومین دور مذاکرات غیرمستقیم در مسقط شدت گرفته است. عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، در واکنش به اظهارات همتای آمریکایی خود، «مارکو روبیو» تأکید کرد که ایران بهعنوان امضاکننده معاهده NPT حق کامل برای داشتن چرخه سوخت هستهای دارد و لفاظیهای تحریکآمیز آمریکا تنها شانس موفقیت مذاکرات را تضعیف میکند. عراقچی همچنین با اشاره به تعویق دور چهارم مذاکرات به دلایل لجستیکی، اعلام کرد که این تصمیم سهجانبه بوده و مذاکرات صرفاً بر موضوع هستهای متمرکز است، نه مسائل دیگر. این موضع نشاندهنده تلاش ایران برای حفظ موضع دفاعی و تأکید بر حقوق هستهای خود در برابر فشارهای آمریکا است.
در مقابل، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، مواضع سختگیرانهای اتخاذ کرده و اظهار داشته که ایران باید تمام تأسیسات هستهای خود، از جمله تأسیسات نظامی، را برای بازرسیهای آمریکایی باز کند و آمریکا هیچگونه غنیسازی اورانیوم را نخواهد پذیرفت. این اظهارات، که برخی آن را نشانه تغییر کامل رویکرد آمریکا در مذاکرات میدانند، با واکنش تند سخنگوی وزارت خارجه ایران مواجه شد که آن را فاقد حسن نیت و مخرب مسیر دیپلماسی خواند. این مواضع نشاندهنده شکاف عمیق میان دو طرف و بدبینی فزاینده در تیم مذاکرهکننده آمریکایی نسبت به امکان توافق است.
با توجه به این تحولات، بنبست کنونی در مذاکرات نهتنها به دلیل اختلافات فنی، بلکه به سبب فقدان اعتماد متقابل و افزایش لفاظیهای رسانهای تشدید شده است. تعویق دور چهارم مذاکرات، که قرار بود در رم برگزار شود، و نبود تاریخ مشخص برای ادامه گفتوگوها، حکایت از پیچیدگیهای سیاسی و لجستیکی دارد. در حالی که ایران بر حفظ حقوق هستهای خود اصرار دارد، آمریکا با تشدید فشارها و شروط غیرواقعبینانه، خطر فروپاشی کامل مذاکرات را افزایش داده است. این وضعیت میتواند پیامدهای گستردهای برای امنیت منطقهای و ثبات جهانی داشته باشد.
درباره تبعات وضعیت موجود با «حسن بهشتیپور» تحلیلگر روابط بینالملل و کارشناس مسائل هستهای گفتوگو کردیم:
مذاکره از سوی مقامات ایرانی یک اصل است
تعویق دور چهارم مذاکرات بدون اعلام تاریخ مشخص، در کنار لفاظیهای تند طرف آمریکایی، چه پیامی درباره اراده سیاسی واشنگتن برای رسیدن به توافق ارسال میکند؛ آیا این تأخیر را میتوان نشانهای از فروپاشی قریبالوقوع گفتوگوها دانست؟
این برداشت که بهتعویقافتادن مذاکرات به هر دلیلی به معنای شکست یا توقف کامل آن است، بههیچوجه درست نیست. اگر مذاکرات بهطور کامل تعلیق یا کنار گذاشته شده بود، شاید چنین تعبیری جایز بود، اما به نظر میرسد که آمریکاییها از زمان آغاز مذاکرات، رویکرد دوگانهای را به معنای از یک سو تهدید و تحریم و از سوی دیگر مذاکره در پیش گرفتهاند. از منظر منطق روابط بینالملل و اصول مذاکره، نمیتوان با طرف مقابل مذاکره و همزمان او را تهدید کرد، به این گمان که این زبان تهدیدآمیز به کسب امتیازات بیشتری منجر خواهد شد. چنین رویکردی تنها در منطق سیاسی دونالد ترامپ و تیم بیپروای او دیده میشود که هیچ حد و مرزی از اصول روابط بینالملل، قواعد جهانی، یا استانداردهای دیپلماتیک را به رسمیت نمیشناسند و عملاً مرزهای وقاحت سیاسی را جابهجا کردهاند.
از منظر منطق روابط بینالملل و اصول مذاکره، نمیتوان با طرف مقابل مذاکره و همزمان او را تهدید کرد به این گمان که این زبان تهدیدآمیز به کسب امتیازات بیشتری منجر خواهد شد. این رفتار نهتنها در قبال ایران، بلکه حتی در برابر متحدان دیرین آمریکا مانند کانادا نیز دیده شده است؛ برای مثال، رئیسجمهور آمریکا با گستاخی خواستار آن شده که کانادا، با مساحتی حدود دو تا سه میلیون کیلومتر مربع بزرگتر از آمریکا، به ایالتی از ایالات متحده تبدیل شود یا در مورد مکزیک، ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود پیمان نفتا را کنار گذاشت و پیمان جدیدی را تحمیل کرد. وقتی چنین استانداردهایی از سوی یک دولت مشاهده میشود، طبیعی است که در قبال ایران نیز سیاست تحریم و تهدید را بهصورت همزمان پیش ببرد. آمریکا هر روز تحریمهای جدیدی وضع میکند که اگرچه اثربخشی چندانی ندارند، اما بهعنوان چماقی در دست مذاکرهکنندگان استفاده میشوند.
در اینجا دو دیدگاه وجود دارد؛ گروهی معتقدند که با چنین دولتی نباید مذاکره کرد، زیرا نتیجهای در پی نخواهد داشت اما دیدگاه دوم، که بنده نیز به آن باور دارم، این است که باید مذاکره کرد تا ابزار تبلیغاتی و رسانهای آمریکا، که مدعی است ایران اهل مذاکره و گفتوگو نیست، از دستش گرفته شود. باید با قدرت و قاطعیت پای میز مذاکره نشست و از حقوق ملت ایران دفاع کرد. تهدیدها و تحریمها نباید ما را به این نتیجه برساند که مذاکرات به بنبست رسیده یا فرو خواهد پاشید.
از نظر من، مذاکره از سوی مقامات ایرانی یک اصل است، زیرا هدف آن پیگیری راهحل دیپلماتیک برای پایاندادن به تحریمهای ناعادلانهای است که علیه ملت ایران اعمال شده است. هیچ راهحل دیگری جز مذاکره برای رفع تحریمها وجود ندارد. البته میتوان با تمرکز بر اقتصاد داخلی و انجام اصلاحات، اثر تحریمها را کاهش داد یا بیاثر کرد، اما واقعیت این است که برای داشتن روابط بینالمللی، صادرات، واردات، جذب سرمایهگذاری خارجی، رفع تحریمهای ناعادلانه ضروری است و برای این هدف باید تلاش کرد. بنابراین، نباید به مردم اینگونه القا شود که برگزارنشدن یک جلسه در تاریخ تعیینشده به معنای فروپاشی روند مذاکرات است. به نظر من، مذاکرات ادامه خواهد یافت.
تحلیل خبر
لغو تحریمها، یکی از مهمترین نتایج مذاکرات
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
برخی دولتهای سابق که قطعنامههای سازمان ملل و تحریمها را بی اثر قلمداد میکردند، راهی رفتند که نتیجه آن افزایش حجم تحریمها و قفل شدن اقتصاد بی رمق کشور شد.
اگر از اول موضعگیریها و روشهای مدیریتی اینان، مدبرانه بود، بهانه به آمریکا و اروپا نمیدادند که پایشان را روی گلوی اقتصاد کشور ما بگذارند و لحظه به لحظه، بیشتر فشار دهند.
حال که این سنگ در چاه افتاده باید همه خردمندان جامعه کمک کنند تا آن را بیرون بیاورند. متاسفانه چقدر باید امتیاز بدهیم تا غربیها تحریمها را علیه ما لغو کنند.
اگر تحریم نمیشدیم، هم اقتصاد توانمندتری داشتیم و هم لازم نبود امتیازات زیادی بدهیم تا تحریمها لغو شود.
حال در مقابل این تحریمها که بازار جهانی را بر روی ما بسته، دو راه بیشتر در پیش روی ما نیست؛ یا باید این تحریمها و قفل و زنجیرها را بر اقتصاد کشور تا سالهای متمادی تحمل کنیم که یقیناً اقتصاد کشور را متلاشی میکند، یا باید با تعامل و گفت و گو، به تفاهم و توافقی برسیم که بتواند تحریمها را لغو کند. مسئولان کشور باید یکی از این دو راه را انتخاب کنند و سرنوشت کشور را در پرتو این انتخاب، رقم بزنند.
به نظر میرسد مسئولان راه دوم که راه تعامل و گفت و گو است را فعلاً برگزیدهاند هرچند لابیهای ضدمذاکره در آمریکا، طرفدار جنگ هستند و دائماً سخن از شکست مذاکرات میگویند اما مسئولان ما باید هوشمندانه در دام این تندروها نیفتند و بهانه دستشان ندهند. ترامپ هم دائماً بین کشمکش دو گروه تندرو و میانهرو داخل و خارج از کابینهاش زیرفشار است. مسئولان ایران باید مواظب این کشمکشها باشند و با موضعگیری و برنامههای واقع بینانه، جلوی انسداد مذاکرات را بگیرند و به سمت نتیجه مردم پسند حرکت کنند.